بررسی حقوقی توارث مسلمان و کافر

         فرمت فایل              word
تعداد صفحات 17 صفحه
فهرست دارد
ارجاع پاورقی دارد
منابع قابل استناد دارد

لطفا به توضیحات دیگر در ادامه مطلب توجه فرمائید

(منابع قابل استناد و ارجاع پاورقی مقاله شما را از شمول سرقت ادبی مصون نگه میدارد)

فهرست

چکیده------------------------------------------------------------------------------ 1

مقدمه -------------------------------------------------------------------------------2

فصل اول کلیات و تعاریف

1-1-1 تعریف ارث----------------------------------------------------------------------3

1-1-2 اقلیت های دینی و احکام ارث:------------------------------------------------------3

1-1-3 اقسام کافر----------------------------------------------------------------------4

1-2 موانع ارث-------------------------------------------------------------------------6

1-2-1 ارث برای حمل------------------------------------------------------------------6

1-2-2 ممنوعیت ارث بردن کافر از مسلمان--------------------------------------------------7

1-3 بررسی ادله ممنوعیت ارث بردن کافر از مسلمان------------------------------------------7

1-3-1  اجماع------------------------------------------------------------------------7

1-3-2  آیه نفی سبیل------------------------------------------------------------------8

فصل دوم

2-1 تبیین احکام اولیه و ثانویه-----------------------------------------------------------10

2-1-1  دیدگاه فقهای شیعه------------------------------------------------------------10

2-1-2 دیدگاه مذاهب اهل سنت---------------------------------------------------------12

نتیجه گیری ------------------------------------------------------------------13

منابع و ماخذ ------------------------------------------------------------------14

 

 


چکیده

مقصود از حاجب، شخص یا اشخاصى هستند که وجودشان باعث مى‏گردد وارث دیگر در قسمتى از ارث یا تمام آن از توارث محروم گردد. منظور از مانع هم در باب ارث صفت و حالتى است که با وجود آن مقتضى وراثت تاثیر نمی‏کند و مانع توارث شخصى از مورث مى‏گردد، همچون قاتل بودن یا کافر بودن فرزند، که در این صورت فرزند پدرکش از پدر کشته شده ارث نمى‏برد، لذا گفته مى‏شود کفر و قتل از تاثیر سبب وراثت جلوگیرى مى‏کنند.

البته بین مانع و حاجب تفاوت وجود دارد، چه این که مانع صفتى و حالتى در خود شخص وارث است مانند کفر و قتل و یا رقیت، اما حاجب صفت‏یا حالت‏ خاصى نیست‏بلکه حضور و وجود وارثى از طبقه قبلى نسبت‏به ورثه طبقات بعدى است آن گونه که در طبقات ارث مشخص شده است. مثلا وجود فرزندان که در طبقه اول ارثى قرار دارند حاجب برادران مورث از توارث مى‏گردند چرا که آنها در طبقه دوم ارثى قرار دارند.

یکى از موانع ارث، کفر وارث است که بر این اساس کلیه کفار اعم از کتابى و غیر کتابى، حربى و ذمى، مرتد فطرى و ملى، از ماترک مورث مسلمان خود ممنوع مى‏باشند.

ممنوعیت توارث کافر از مسلمان مورد اتفاق کلیه مذاهب اسلامى است. در مذهب شیعه نیز برخى از فقها بر مساله ادعاى اجماع نمودند, مستندات این حکم، اجماع، آیه نفى سبیل و روایات است. در صفحات آینده هر یک از ادله فوق را به اختصار بررسى مى‏کنیم.

 

واژگان کلیدی : ارث غیر مسلمان و مسلمان , شرایط ارث غیر مسلم از مسلم , اقسام کافر

 

 

 

مقدمه:

ارث یکی از نهادهای اجتماعی است که قواعد و اصول در آن کمتر راه یافته است و در نظام حقوقی ما از احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه است. ماده واحده در قانون اجازه رعایت احوال شخصیه در محاکم مصوب دهم مرداد ماه 1312 ارث ایرانیان غیر شیعه را که مذهب آن به رسمیت شناخته شده است، تابع قواعد و عادات مسلم متداول در مذهب متوفی دانسته است. این قاعده در دو اصل 12و 13 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز تعیین شده است.

از مسائل مطرح شده در روابط مالی بین مسلمان و کافر، توارث مسلمان و کافر است که در احکام ارث بیان می گردد. ارث موجبات، حواجب و موانعی دارد. مقصود از موجب علتی است که باعث می شود شخصی از دیگری ارث ببرد همچون نسب و سبب، مثلا سبب ارث بردن فرزند از پدر نسبت پدر و فرزندی است و یا ارث بردن زن و شوهر از یکدیگر به سبب زوجیت است. به تعبیر دیگر موجب همان علت مقتضی ارث است.

پیش از اصلاح قانون مدنی در سال ۶۱ و افزودن ماده ۸۸۱ مکرر، در اثر کفر به عنوان مانع ارث، به شدت محل تردید بود، زیرا، با این که عنوان فصل سوم از باب ارث(شرایط و جمله ای از موانع ارث) به اجمال نشان می داد که موانع ارث محدود به قتل و لعان  و ولادت از زنا نیست و امور دیگری نیز مانع از ارث بردن خویشان می شود. اما این دلالت اجمالی، ذهن را به طرف «کفر» که از موانع ارث شناخته می شود، نمی برد،

 به ویژه که مقصود، کفر است. گفتنی است که: در فقه علاوه بر چند مانع اصلی(کفر و بندگی و قتل)، ولادت از زنا، لعان، ازدواج بیماری که با همسر خود نزدیکی نکند و در همان مرض بمیرد(ماده ۹۴۵ق.م)، با هم مردن در یک حادثه و چندین مانع دیگر را به عنوان مانع فرعی نام می برند، ولی همه کفر را در موانع اصلی می آورند و سکوت قانون گذار درباره کفر قبل از انقلاب اسلامی، و اشاره به موانع دیگر معنی ویژه ای داشت.

 به همین جهت رویه ی قضایی گاه در اثر نفوذ فقه مایل به مانع شمردن کفر، به عنوان عرف و عادت مسلم یا روح قانون، می شد و گاه، به این دلیل که مانع حکم استثنایی است و نباید امری را بر مصرحات قانون افزود، کفر را مانع ارث می شمرد. نویسندگان حقوقی نیز در این باره یکسان نمی اندیشیدند: سنت گرایان به حرمان کافر نظر داشتند و نوگرایان و قانونمندان به برابری کافر و مسلمان.

 

 

 

 

فصل اول کلیات و تعاریف

1-1-1 تعریف ارث:

در قانون مدنی ایران تعریف مشخصی از ارث نشده است ولی واژه ارث در قانون مدنی به چند معنی بکار رفته است. گاه به معنی مال یا حقی است که پس از مرگ شخص به بازماندگان او میرسد که در دو ماده 862 و 863 واژه ارث متناسب با این معانی است.

در ماده 862 می خوانیم: « اشخاصی که به موجب نسبت ارث می برند سه طبقه اند ...» و در ماده 863: « وارثین طبقه بعد وقتی ارث می برند که از وارثین طبقه قبل کسی نباشد.»

گاهی نیز به معنی استحقاق بازماندگان شخص بر دارای اوست. در ماده 861 : « موجب ارث دو امر است. نسب و سبب.»[1]

1-1-2 اقلیت های دینی و احکام ارث:

به موجب اصل سیزدهم قانون اساسی: « ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی برطبق آیین خود عمل می کنند.»

وضع حقوقی ایرانیان غیر شیعه دارای چهره بین المللی نیست و عامل حاکمیت ملی در تشخیص قانون حاکم بر ارث مؤثر نیست. ماده واحده اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان عیر شیعه در محاکم، حقوق ارثیه ایرانیان غیر شیعه را که مذهب آنان به رسمیت شناخته شده تابع قواعد و عادات مسلم متداول در مذهب متوفی دانسته و اجرای قاعده در برابر حاکمیت  قانون ملی (ماده 5 ق.م) یک استثنا است.

همچنین قاعده توارث ایرانیان غیر شیعه در صورتی اجرا می شود که مخالف نظم عمومی نباشد و اخلاق عمومی و حسنه را جریحه دار نسازد.(ماده 975 ق.م).

اجرای این بخش لازمه حمایت از شخصیت و آزادی مذهب وارثان است. تشریفات و آیین اداری تقسیم ترکه، طبق اصل کلی تابع قانون مدنی است و تمییز قواعد اصلی و فرعی ارث در ماده( 967 ق. م) بدین بیان آمده است:[2]«ترکه منقول یا غیر منقول اتباع خارجه که در ایران واقع است، فقط از حیث قوانین اصلیه از قبیل قوانین مربوط به تعیین وارث و تعداد سهم الارث آنها و تشخیص قسمتی که متوفی می توانسته است به موجب وصیت تملیک نماید، تابع قانون دولت متبوع متوفی خواهد بود.»

 

کسی که موجبات و شرایط ارث بردن را دارد، در صورتی ارث می برد که هیچ یک از موانع ارث در او وجود نداشته باشد و این موانع عواملی است که از تاثیر سبب و مقتضی ارث جلوگیری می کند. یعنی در صورت فراهم آمدن اسباب و شرایط فقدان مانع، ترکه به وارث منتقل می شود.

در تمام مذاهب اتفاق نظر وجود دارد که کافر از مسلمان ارث نمی برد اما مسلمان از کافر ارث می برد و مانع از رسیدن ارث کافر به کافر می شود. بنابراین اگر کافری بمیرد و پسری کافر و برادر یا عموی مسلمان داشته باشد، وارث مسلمان از او ارث می برد ولی فرزند کافرش ارث نمی برد.

ماده 881 ق. م:



[1] کاتوزیان. دکتر ناصر. ارث. انتشارات مجد.

[2] شیخ الاسلامی. دکتر اسعد. احوال شخصیه در مذاهب چهارگانه اهل سنت. نشر سمت

برای خریدمقاله بررسی حقوقی توارث مسلمان و کافر به قیمت فقط .8800 تومان کلیک کنید